معنی فارسی gillying

B1

جلبک‌زنی به معنی جمع‌آوری یا کار با جلبک‌ها، معمولاً برای صید ماهی یا به عنوان تفریح.

The act of fishing with gill nets or working with aquatic plants.

example
معنی(example):

او در کناره رودخانه به جلبک‌زنی مشغول بود تا ماهی بگیرد.

مثال:

She was gillying on the riverbank to catch fish.

معنی(example):

جلبک‌زنی می‌تواند راهی سرگرم‌کننده برای گذراندن روز در دل طبیعت باشد.

مثال:

Gillying can be a fun way to spend the day outdoors.

معنی فارسی کلمه gillying

: معنی gillying به فارسی

جلبک‌زنی به معنی جمع‌آوری یا کار با جلبک‌ها، معمولاً برای صید ماهی یا به عنوان تفریح.