معنی فارسی gilliflirt
B1نوعی flirt که به بازیهای دوستانه یا صمیمی بین افراد اشاره دارد.
A playful form of flirting that occurs in friendly settings.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها در جشنواره تابستانی گیلفلیرت کردند.
مثال:
They gilliflirted during the summer festival.
معنی(example):
گیلفلیرت در میان دوستان در مهمانیها رایج است.
مثال:
Gilli-flirting is common among friends at parties.
معنی فارسی کلمه gilliflirt
:
نوعی flirt که به بازیهای دوستانه یا صمیمی بین افراد اشاره دارد.