معنی فارسی gilo

B1

گیلو، یک نوع غذا که معمولاً با ادویه‌های خاص تهیه می‌شود و در برخی فرهنگ‌ها رایج است.

A dish that is commonly prepared with spices in various cultures.

example
معنی(example):

گیلو یک غذای محبوب در برخی فرهنگ‌ها است.

مثال:

Gilo is a popular dish in some cultures.

معنی(example):

او دیشب برای شام گیلوی پخته شد.

مثال:

She cooked gilo for dinner last night.

معنی فارسی کلمه gilo

: معنی gilo به فارسی

گیلو، یک نوع غذا که معمولاً با ادویه‌های خاص تهیه می‌شود و در برخی فرهنگ‌ها رایج است.