معنی فارسی gilpey

B1

گیلپی، واژه‌ای است که به تجربه‌ای مفرح و شاداب در طبیعت اشاره دارد.

A term referring to a fun and lively experience outdoors.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که به یک ماجراجویی گیلپی در جنگل برود.

مثال:

He decided to go on a gilpey adventure in the forest.

معنی(example):

کودکان از پیک نیک گیلپی خود در کنار دریاچه لذت بردند.

مثال:

The children enjoyed their gilpey picnic by the lake.

معنی فارسی کلمه gilpey

: معنی gilpey به فارسی

گیلپی، واژه‌ای است که به تجربه‌ای مفرح و شاداب در طبیعت اشاره دارد.