معنی فارسی gilpy
B1گیلپی، به سبکی پرانرژی و شاداب در هنر و نویسندگی اطلاق میشود.
Referring to a lively and energetic style in art and writing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند از سبک گیلپی در نقاشیهایش استفاده کرد.
مثال:
The artist used a gilpy style in her paintings.
معنی(example):
او همیشه به شیوه گیلپی مینویسد و داستانهایش را دلپذیر میکند.
مثال:
He always writes in a gilpy manner, making his stories enjoyable.
معنی فارسی کلمه gilpy
:
گیلپی، به سبکی پرانرژی و شاداب در هنر و نویسندگی اطلاق میشود.