معنی فارسی gilravager
B2گیلراویجر، به شخص یا پدیدهای گفته میشود که عامل ویرانی یا آسیب است.
A person or phenomenon that causes destruction or damage.
- NOUN
example
معنی(example):
ویرانگر یک آثار تخریبی از خود به جا گذاشت.
مثال:
The gilravager left a trail of destruction behind.
معنی(example):
آنها ویرانگر را به عنوان یک فاجعه طبیعی شناسایی کردند.
مثال:
They identified the gilravager as a natural disaster.
معنی فارسی کلمه gilravager
:
گیلراویجر، به شخص یا پدیدهای گفته میشود که عامل ویرانی یا آسیب است.