معنی فارسی gimmal

B1

گیممال به نوعی حلقه یا جواهر خاص اطلاق می‌شود که نماد یا معنای ویژه‌ای دارد.

A type of ring or jewelry that carries a specific symbol or meaning.

example
معنی(example):

حلقه‌ی گیممال نمادی از اتحاد بود.

مثال:

The gimmal ring was a symbol of unity.

معنی(example):

او یک گیممال به عنوان ارث خانوادگی بر روی انگشتش داشت.

مثال:

She wore a gimmal on her finger as a family heirloom.

معنی فارسی کلمه gimmal

:

گیممال به نوعی حلقه یا جواهر خاص اطلاق می‌شود که نماد یا معنای ویژه‌ای دارد.