معنی فارسی gingeleys
B1جمع گینگلی که به انواع مختلف طراحیهای هنری از این سلاح یا ابزار اشاره دارد.
Plural form of gingeley, referring to multiple artistic versions or designs.
- NOUN
example
معنی(example):
گالری طراحیهای مختلفی از گینگلیها را به نمایش گذاشت.
مثال:
The gallery featured multiple gingeley designs.
معنی(example):
هنرمندان از گینگلیهای تاریخی برای آثار خود الهام گرفتند.
مثال:
Artists were inspired by historical gingeley for their creations.
معنی فارسی کلمه gingeleys
:جمع گینگلی که به انواع مختلف طراحیهای هنری از این سلاح یا ابزار اشاره دارد.