معنی فارسی gingeli

B1

گینگلی، نوعی از ابزار یا سلاح است که ممکن است کاربردهای خاصی داشته باشد.

A specific type of tool or weapon, possibly with unique functions.

example
معنی(example):

باستان‌شناس یک گینگلی نادر در این مکان کشف کرد.

مثال:

The archaeologist discovered a rare gingeli at the site.

معنی(example):

متخصصان در حال مطالعه عملکرد گینگلی هستند.

مثال:

Experts are studying the functionality of the gingeli.

معنی فارسی کلمه gingeli

:

گینگلی، نوعی از ابزار یا سلاح است که ممکن است کاربردهای خاصی داشته باشد.