معنی فارسی gingerroot
A2ریشهای از زنجبیل که در طبخ و درمانهای گیاهی کاربرد دارد.
The underground rhizome of the ginger plant, used as a spice and for medicinal purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
ریشه زنجبیل به طور معمول در آشپزی و پزشکی گیاهی استفاده میشود.
مثال:
Gingerroot is commonly used in cooking and herbal medicine.
معنی(example):
شما میتوانید ریشه زنجبیل تازه را در بخش میوه پیدا کنید.
مثال:
You can find fresh gingerroot in the produce section.
معنی فارسی کلمه gingerroot
:ریشهای از زنجبیل که در طبخ و درمانهای گیاهی کاربرد دارد.