معنی فارسی gipsyism
B1مفهوم یا شیوهای از زندگی که به فرهنگ و فلسفه گریبوسها اشاره دارد.
A cultural or philosophical concept that relates to the beliefs and lifestyle of gypsies.
- NOUN
example
معنی(example):
گریبوسی اغلب نمایانگر آزادی و عدم توافق است.
مثال:
Gipsyism often represents freedom and nonconformity.
معنی(example):
رمان به بررسی موضوعات گریبوسی در جامعه مدرن میپردازد.
مثال:
The novel explores themes of gipsyism in modern society.
معنی فارسی کلمه gipsyism
:مفهوم یا شیوهای از زندگی که به فرهنگ و فلسفه گریبوسها اشاره دارد.