معنی فارسی giraffish

B1

ظاهر یا ویژگی‌هایی که شبیه به زرافه هستند، Обычно برای توصیف شکل یا ویژگی‌های غیرمعمول استفاده می‌شود.

Having characteristics resembling a giraffe, often used metaphorically.

example
معنی(example):

این حیوان ظاهری شبیه به زرافه داشت با گردن بلندش.

مثال:

The animal had a giraffish appearance with its long neck.

معنی(example):

افکار او شبیه به زرافه بود و فراتر از معمول می‌رفت.

مثال:

His thoughts were giraffish, reaching beyond the ordinary.

معنی فارسی کلمه giraffish

:

ظاهر یا ویژگی‌هایی که شبیه به زرافه هستند، Обычно برای توصیف شکل یا ویژگی‌های غیرمعمول استفاده می‌شود.