معنی فارسی girdlelike

B1

شکل یا طراحی که شبیه به گیدل باشد و معمولاً دور کمر را بپوشاند.

Having a shape or design that resembles a girdle.

example
معنی(example):

این پارچه خصوصیت گیدل‌مانندی دارد و به بدن به طور محکم می‌چسبد.

مثال:

The fabric has a girdlelike quality, hugging the body tightly.

معنی(example):

لباس او طراحی گیدل‌مانندی داشت که قامت او را برجسته‌تر نشان می‌داد.

مثال:

Her dress had a girdlelike design that accentuated her figure.

معنی فارسی کلمه girdlelike

:

شکل یا طراحی که شبیه به گیدل باشد و معمولاً دور کمر را بپوشاند.