معنی فارسی girnel

B1

گیرنل، نوعی ظرف یا بار که معمولاً برای حمل مواد استفاده می‌شود.

A type of container or load that is typically used for carrying materials.

example
معنی(example):

او گیرنل را برداشت تا آن را به بیرون ببرد.

مثال:

She picked up the girnel to carry it outside.

معنی(example):

گیرنل برای او بسیار سنگین بود که به راحتی بلند کند.

مثال:

The girnel was too heavy for her to lift easily.

معنی فارسی کلمه girnel

:

گیرنل، نوعی ظرف یا بار که معمولاً برای حمل مواد استفاده می‌شود.