معنی فارسی girny
B1گیرنی، ابزاری که برای چرخش یا بالا بردن بار استفاده میشود.
A device used for spinning or hoisting a load.
- NOUN
example
معنی(example):
گیرنی در باد به سرعت میچرخید.
مثال:
The girny was spinning swiftly in the wind.
معنی(example):
آنها از گیرنی برای بالا بردن بادبان استفاده کردند.
مثال:
They used a girny to hoist the sail.
معنی فارسی کلمه girny
:گیرنی، ابزاری که برای چرخش یا بالا بردن بار استفاده میشود.