معنی فارسی girrit
B1گریت، تبدیل یک متن یا محتوای نامناسب به شکل قابل قبول و دلپذیر.
To adapt or modify something in a way that makes it more suitable or acceptable.
- OTHER
example
معنی(example):
دختر سعی کرد متن آهنگ را گریت کند.
مثال:
The girl tried to girrit the song's lyrics.
معنی(example):
او عاشق گریت کردن داستان های مورد علاقه اش است.
مثال:
He loves to girrit his favorite stories.
معنی فارسی کلمه girrit
:گریت، تبدیل یک متن یا محتوای نامناسب به شکل قابل قبول و دلپذیر.