معنی فارسی girse

B1

گرس، تغییر یا بهبود کیفیت یک کار یا اثر هنری.

To refine or enhance the quality of a piece of work or art.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت نقاشی را گرس کند.

مثال:

He decided to girse the painting.

معنی(example):

آنها همیشه قبل از ارسال پروژه‌هایشان را گرس می‌کنند.

مثال:

They always girse their projects before submission.

معنی فارسی کلمه girse

:

گرس، تغییر یا بهبود کیفیت یک کار یا اثر هنری.