معنی فارسی girtline

B1

خطی که محیط یک شیء را تعیین می‌کند، مانند در طراحی یا مهندسی.

A line that indicates the circumference or boundary of an object in design.

example
معنی(example):

اندازه‌گیری خط گریت برای پروژه ساخت و ساز حیاتی بود.

مثال:

The girtline measurement was crucial for the construction project.

معنی(example):

او یک خط گریت بر روی طرح طراحی کشید.

مثال:

He drew a girtline on the design plan.

معنی فارسی کلمه girtline

: معنی girtline به فارسی

خطی که محیط یک شیء را تعیین می‌کند، مانند در طراحی یا مهندسی.