معنی فارسی give a bad account of oneself

B2

نفرت انگیز توصیف کردن یا بازگو کردن اعمال یا رفتار خود به گونه‌ای منفی.

To describe oneself in a way that emphasizes negative traits or actions.

example
معنی(example):

او در طول مصاحبه حساب بدی از خود ارائه داد.

مثال:

He gave a bad account of himself during the interview.

معنی(example):

هنگام صحبت کردن، حساب بدی از خود ارائه ندهید.

مثال:

Don't give a bad account of yourself when you speak.

معنی فارسی کلمه give a bad account of oneself

: معنی give a bad account of oneself به فارسی

نفرت انگیز توصیف کردن یا بازگو کردن اعمال یا رفتار خود به گونه‌ای منفی.