معنی فارسی give one's right arm

C1

حاضر بودن برای انجام هر کار، حتی فداکاری بزرگ، برای به دست آوردن چیزی.

To make a significant sacrifice in order to obtain something desired.

verb
معنی(verb):

To sacrifice something valuable

example
معنی(example):

من حاضر هستم دست راستم را بدهم تا دور دنیا سفر کنم.

مثال:

I would give my right arm to travel the world.

معنی(example):

او حاضر است دست راستش را بدهد تا فرصتی برای رفتن به آن کنسرت داشته باشد.

مثال:

She would give her right arm for the chance to go to that concert.

معنی فارسی کلمه give one's right arm

:

حاضر بودن برای انجام هر کار، حتی فداکاری بزرگ، برای به دست آوردن چیزی.