معنی فارسی give something up as a bad job
B1کار یا پروژهای که به دلایل مختلف و با توجه به دشواری یا عدم موفقیت، بدون نتیجه رها میشود.
To stop trying to do something that is too difficult or that is not working out well.
- verb
To cease a task that has a history of failure and little chance of immediate success.
After hours of trying, he eventually gave it up as a bad job.
پس از ساعتها تلاش برای تعمیر ماشین قدیمی، تصمیم گرفتم که آن را به عنوان یک کار بد رها کنم.
After trying to fix the old car for hours, I decided to give it up as a bad job.
این پروژه بسیار پیچیده به نظر میرسید، بنابراین تیم آن را به عنوان یک کار بد رها کرد.
The project seemed too complex, so the team gave it up as a bad job.
معنی فارسی کلمه give something up as a bad job
:
کار یا پروژهای که به دلایل مختلف و با توجه به دشواری یا عدم موفقیت، بدون نتیجه رها میشود.