معنی فارسی glacierist
B1یخشناس به فردی گفته میشود که به مطالعه یخچالها و تأثیرات آنها میپردازد.
A person who studies glaciers.
- NOUN
example
معنی(example):
یخشناس اهمیت حفظ یخچالها را توضیح داد.
مثال:
The glacierist explained the importance of preserving glaciers.
معنی(example):
به عنوان یک یخشناس، او زندگی خود را به مطالعه یخچالها اختصاص داده است.
مثال:
As a glacierist, she has dedicated her life to studying glaciers.
معنی فارسی کلمه glacierist
:یخشناس به فردی گفته میشود که به مطالعه یخچالها و تأثیرات آنها میپردازد.