معنی فارسی glamouring
B1اقدام کردن به جذابتر کردن چیزی با افزودن افکتها یا زیباییهای بصری.
The act of enhancing beauty or charm in something.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تبلیغ جدید را با افکتهای ویژه جذاب میکنند.
مثال:
They are glamouring the new advertisement with special effects.
معنی(example):
هنرمند در حال جذاب کردن اجرا خود بر روی صحنه بود.
مثال:
The artist was glamouring his performance on stage.
معنی فارسی کلمه glamouring
:اقدام کردن به جذابتر کردن چیزی با افزودن افکتها یا زیباییهای بصری.