معنی فارسی glanditerous

B1

حیواناتی که دارای غده‌های مشخصی هستند.

Having or related to glands; typically used in biological contexts.

example
معنی(example):

اندام‌های گلندیتروس حیوان به تولید هورمون کمک می‌کنند.

مثال:

The glanditerous organs of the animal assist in hormone production.

معنی(example):

مطالعه سیستم‌های گلندیتروس می‌تواند اطلاعات زیادی درباره فرآیندهای بیولوژیکی نشان دهد.

مثال:

Studying glanditerous systems can reveal much about biological processes.

معنی فارسی کلمه glanditerous

:

حیواناتی که دارای غده‌های مشخصی هستند.