معنی فارسی glandless
B1هیچ غدهای ندارد، به ویژه در مورد موجودات زنده.
Lacking glands; describes organisms that do not have glandular structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از حیوانات بدون غده به خوبی به محیطهای خود سازگار میشوند.
مثال:
Some glandless animals adapt well to their environments.
معنی(example):
یک قارچ بدون غده ممکن است استراتژیهای تولید مثل متفاوتی داشته باشد.
مثال:
A glandless fungus may have different reproductive strategies.
معنی فارسی کلمه glandless
:هیچ غدهای ندارد، به ویژه در مورد موجودات زنده.