معنی فارسی glandularly

B1

به معنای مربوط به غدد یا به‌طور خاص سازمان‌دهی‌شده شبیه غدد است.

In a manner relating to or resembling glands.

example
معنی(example):

سلول‌های کبد به‌طور غددی سازمان‌دهی شده‌اند.

مثال:

The cells in the liver are glandularly organized.

معنی(example):

در بدن انسان، بافت‌ها می‌توانند به‌طور غددی طبقه‌بندی شوند.

مثال:

In the human body, tissues can be classified glandularly.

معنی فارسی کلمه glandularly

:

به معنای مربوط به غدد یا به‌طور خاص سازمان‌دهی‌شده شبیه غدد است.