معنی فارسی glassin

C1

شیشه‌کاری یا شیشه‌ای کردن فضایی برای ایجاد محیطی محصور.

To enclose a space with glass, often for insulation or aesthetic purposes.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که ایوان را شیشه‌ای کنند تا گرمای اضافی بگیرند.

مثال:

They decided to glassin the porch for extra warmth.

معنی(example):

سازندگان از تکنیک‌های ویژه‌ای برای شیشه‌ای کردن سقف استفاده کردند.

مثال:

The builders used special techniques to glassin the roof.

معنی فارسی کلمه glassin

:

شیشه‌کاری یا شیشه‌ای کردن فضایی برای ایجاد محیطی محصور.