معنی فارسی glaucic

B2

رنگی با تناژ سبز و آبی که به صورت خاصی در گیاهان دیده می‌شود.

Having a bluish-green color.

example
معنی(example):

رنگ گلوسیک گیاه به آن ظاهری منحصر به فرد داد.

مثال:

The glaucic hue of the plant gave it a unique appearance.

معنی(example):

در هنر، رنگ‌های گلوسیک می‌توانند اثر آرامش بخشی ایجاد کنند.

مثال:

In art, glaucic colors can create a soothing effect.

معنی فارسی کلمه glaucic

:

رنگی با تناژ سبز و آبی که به صورت خاصی در گیاهان دیده می‌شود.