معنی فارسی glaux

B1

گلاوکس، موجودی با ظاهر خاص که در طبیعت زندگی می‌کند.

Glaux is a creature known for its unique appearance found in nature.

example
معنی(example):

گلاوکس به خاطر ظاهر منحصر به فردش شناخته می‌شود.

مثال:

The glaux is known for its unique appearance.

معنی(example):

بسیاری از بازدیدکنندگان می‌آیند تا گلاوکس را در زیستگاه طبیعی‌اش ببینند.

مثال:

Many visitors come to see the glaux in its natural habitat.

معنی فارسی کلمه glaux

:

گلاوکس، موجودی با ظاهر خاص که در طبیعت زندگی می‌کند.