معنی فارسی glazen
B1شیشهای، به معنای ساخته شده از شیشه یا یک سطح شیشهای.
Made of or resembling glass; having glass-like qualities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نمای شیشهای نور خورشید را به زیبایی منعکس میکرد.
مثال:
The glazen façade reflected the sunlight beautifully.
معنی(example):
آنها سقف شیشهای نصب کردند تا نور طبیعی را افزایش دهند.
مثال:
They installed a glazen roof to enhance natural light.
معنی فارسی کلمه glazen
:شیشهای، به معنای ساخته شده از شیشه یا یک سطح شیشهای.