معنی فارسی glebae

B2

بافت هاگدار قارچ‌ها، که به شناسایی آنها کمک می‌کند.

The spore-producing parts of mushrooms, aiding in their identification.

example
معنی(example):

گلابه‌های قارچ‌ها برای شناسایی مورد بررسی قرار گرفتند.

مثال:

The glebae of the mushrooms were examined for identification.

معنی(example):

گلابه‌ها بسته به گونه می‌توانند در رنگ و اندازه متفاوت باشند.

مثال:

Glebae can vary in color and size depending on the species.

معنی فارسی کلمه glebae

:

بافت هاگدار قارچ‌ها، که به شناسایی آنها کمک می‌کند.