معنی فارسی glebeless
B1خاکی که فاقد رس و گِل است، معمولاً در کشاورزی به کار میرود.
Soil that lacks clay, often preferred for certain agricultural purposes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زمین بدون گِل بود و آماده کاشت بود.
مثال:
The field was glebeless and ready for planting.
معنی(example):
یک کارشناس کشاورزی خاک بدون گِل را برای بعضی از محصولات ترجیح میدهد.
مثال:
An agricultural expert prefers glebeless soil for certain crops.
معنی فارسی کلمه glebeless
:خاکی که فاقد رس و گِل است، معمولاً در کشاورزی به کار میرود.