معنی فارسی gleeds

B1

خوشحالی و شادی که معمولاً به صورت بسیار آشکار و پرشور بروز می‌کند.

A state of joy and delight, often expressed openly.

example
معنی(example):

کودکان هنگام دیدن توله‌سگ خوشحالی‌شان را نشان دادند.

مثال:

The children showed their gleeds when they saw the puppy.

معنی(example):

خوشحالی او مسری بود و شادی را به همه اطرافیانش منتقل می‌کرد.

مثال:

Her gleeds were contagious, spreading joy to everyone around her.

معنی فارسی کلمه gleeds

:

خوشحالی و شادی که معمولاً به صورت بسیار آشکار و پرشور بروز می‌کند.