معنی فارسی gleefulness
B1حالت شادابی و خوشحالی که به وضوح احساس میشود.
The state of being gleeful; joyfulness.
- NOUN
example
معنی(example):
خوشحالی او وقتی که هدیههای تولدش را باز کرد واضح بود.
مثال:
His gleefulness was evident as he opened his birthday presents.
معنی(example):
خوشحالی در اتاق در طول جشن محسوس بود.
مثال:
The gleefulness in the room was palpable during the celebration.
معنی فارسی کلمه gleefulness
:حالت شادابی و خوشحالی که به وضوح احساس میشود.