معنی فارسی glideless
B1بدون گلایدر به معنای نبودن سطحی است که حرکتی نرم و آسان را فراهم کند.
Describing a surface that lacks smoothness or glide, making movement more challenging.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بخشی از یخ بدون گلایدر بود و از اسکیبازان میخواست که تلاش بیشتری کنند.
مثال:
The ice was glideless, requiring skaters to use more effort.
معنی(example):
او متوجه شد که عبور از سطح بدون لغزش دشوار است.
مثال:
He found the glideless surface difficult to traverse.
معنی فارسی کلمه glideless
:بدون گلایدر به معنای نبودن سطحی است که حرکتی نرم و آسان را فراهم کند.