معنی فارسی glideness

B1

لرزشی به وضعیت یا خواص حرکتی و نرمی اشاره دارد و معمولاً در توصیف مواد یا سطوح به کار می‌رود.

Refers to the smoothness and glide characteristic of a material or surface.

example
معنی(example):

لرزشی ماده جدید آن را برای پوشاک زمستانی ایده‌آل کرد.

مثال:

The glideness of the new material made it ideal for winter wear.

معنی(example):

او از نرمی پارچه خوشش آمد زیرا احساس خوبی روی پوستش داشت.

مثال:

She appreciated the glideness of the fabric as it felt good against her skin.

معنی فارسی کلمه glideness

:

لرزشی به وضعیت یا خواص حرکتی و نرمی اشاره دارد و معمولاً در توصیف مواد یا سطوح به کار می‌رود.