معنی فارسی gliosis

B1

وضعیتی که در آن سلول‌های گلیال در بافت مغزی تکثیر می‌شوند.

A condition characterized by the proliferation of glial cells in response to damage in the central nervous system.

example
معنی(example):

پس از اسکن، بیمار با گلیوز تشخیص داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed with gliosis after the scan.

معنی(example):

گلیوز ممکن است وضعیت عصبی بیمار را پیچیده‌تر کند.

مثال:

Gliosis may complicate the patient's neurological condition.

معنی فارسی کلمه gliosis

:

وضعیتی که در آن سلول‌های گلیال در بافت مغزی تکثیر می‌شوند.