معنی فارسی glitzier
B1پر زرق و برقتر، درخشانتر یا شیکتر در مقایسه با دیگری.
Having more glamor or sparkle compared to something else.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Brilliantly showy.
example
معنی(example):
این لباس از لباسی که دیروز پوشیدم زرق و برق بیشتری دارد.
مثال:
This dress is glitzier than the one I wore yesterday.
معنی(example):
مهمانی از چیزی که انتظار داشتم زرق و برق بیشتری داشت.
مثال:
The party was glitzier than I had anticipated.
معنی فارسی کلمه glitzier
:
پر زرق و برقتر، درخشانتر یا شیکتر در مقایسه با دیگری.