معنی فارسی globalised
C1به حالتی گفته میشود که در آن اقتصاد، فرهنگ و سایر جنبهها به صورت گسترده با دیگر کشورها و فرهنگها در تعامل هستند.
Made global in scope or application in the past.
- adjective
- verb
adjective
معنی(adjective):
Influenced by globalisation.
verb
معنی(verb):
To make something global in scope
example
معنی(example):
اقتصاد در دهه گذشته جهانی شده است.
مثال:
The economy has been globalised over the last decade.
معنی(example):
بسیاری از جنبههای زندگی جهانی شدهاند.
مثال:
Many aspects of life have become globalised.
معنی فارسی کلمه globalised
:
به حالتی گفته میشود که در آن اقتصاد، فرهنگ و سایر جنبهها به صورت گسترده با دیگر کشورها و فرهنگها در تعامل هستند.