معنی فارسی globalising
B1فرآیند تبدیل مناطق محلی به مناطق یا بازارهای جهانی را توصیف میکند.
The ongoing process of making something global.
- verb
verb
معنی(verb):
To make something global in scope
example
معنی(example):
آنها در حال جهانیسازی عملیات خود برای رسیدن به بازارهای جدید هستند.
مثال:
They are globalising their operations to reach new markets.
معنی(example):
استراتژیهای جهانیسازی برای کسبوکارهای مدرن مهم هستند.
مثال:
Globalising strategies are important for modern businesses.
معنی فارسی کلمه globalising
:
فرآیند تبدیل مناطق محلی به مناطق یا بازارهای جهانی را توصیف میکند.