معنی فارسی globed

B1

کره‌ای شدن به تشکیل یک شکل گرد به‌دلیل تاثیرات مختلف محیطی یا طبیعی اشاره دارد.

Having a shape that is round and spherical, often referring to the Earth.

verb
معنی(verb):

To become spherical.

معنی(verb):

To make spherical.

example
معنی(example):

زمین توسط جو خود کره‌ای شده است.

مثال:

The Earth is globed by its atmosphere.

معنی(example):

سیاره به گونه‌ای کره‌ای شده که زندگی را حفظ می‌کند.

مثال:

The planet is globed in a way that sustains life.

معنی فارسی کلمه globed

: معنی globed به فارسی

کره‌ای شدن به تشکیل یک شکل گرد به‌دلیل تاثیرات مختلف محیطی یا طبیعی اشاره دارد.