معنی فارسی globing

B1

کره کردن به فرایند تبدیل یک شکل به فرم کره‌ای اشاره می‌کند، معمولاً در زمینه‌های جغرافیایی یا علمی.

The process of creating or modeling a globe-like shape.

verb
معنی(verb):

To become spherical.

معنی(verb):

To make spherical.

example
معنی(example):

کره کردن می‌تواند به عمل مدل‌سازی زمین اشاره داشته باشد.

مثال:

Globing can refer to the act of modeling the Earth.

معنی(example):

مفهوم کره کردن اغلب در کلاس‌های جغرافیا استفاده می‌شود.

مثال:

The concept of globing is often used in geography classes.

معنی فارسی کلمه globing

: معنی globing به فارسی

کره کردن به فرایند تبدیل یک شکل به فرم کره‌ای اشاره می‌کند، معمولاً در زمینه‌های جغرافیایی یا علمی.