معنی فارسی globous
B1گلوبوس به نوعی از شکل یا ساختار اشاره دارد که گرد و کروی است.
Having a rounded, spherical shape.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل گلوبوسی زمین معمولاً در نقشهها نمایش داده میشود.
مثال:
The globous shape of the earth is often depicted in maps.
معنی(example):
در زیستشناسی، موجودات گلوبوس میتوانند ساختاری گرد داشته باشند.
مثال:
In biology, globous organisms can have a round structure.
معنی فارسی کلمه globous
:گلوبوس به نوعی از شکل یا ساختار اشاره دارد که گرد و کروی است.