معنی فارسی globularly
B1به طور گوی مانند، توصیف اشکالی که گرد هستند.
In a globular manner; characterized by being round.
- ADVERB
example
معنی(example):
ظروف به شکل گوی برای بهبود آیرودینامیک طراحی شدهاند.
مثال:
The containers are globularly shaped for better aerodynamics.
معنی(example):
هنرمند اشکال گوی مانند را در آثار انتزاعیاش نقاشی کرده است.
مثال:
The artist painted globularly forms in her abstract works.
معنی فارسی کلمه globularly
:به طور گوی مانند، توصیف اشکالی که گرد هستند.