معنی فارسی globus

B2

گلوبوس به احساسی اشاره دارد که در آن فرد احساس توده یا سفتی در ناحیۀ گلو دارد.

A sensation of having a lump in the throat, often related to anxiety or stress.

example
معنی(example):

احساس گلوبوس اغلب به عنوان یک تودۀ در گلو توصیف می‌شود.

مثال:

The globus sensation is often described as a lump in the throat.

معنی(example):

بسیاری از مردم در دوره‌های استرس احساس گلوبوس می‌کنند.

مثال:

Many people experience globus during periods of stress.

معنی فارسی کلمه globus

:

گلوبوس به احساسی اشاره دارد که در آن فرد احساس توده یا سفتی در ناحیۀ گلو دارد.