معنی فارسی glossarial
B2گلساری به معنی مربوط به واژهنامه یا اصطلاحات خاص است.
Relating to a glossary or vocabulary.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بخش گلساری کتاب اصطلاحات مهم را توضیح میدهد.
مثال:
The glossarial section of the book explains important terms.
معنی(example):
او یک فهرست گلساری اضافه کرد تا به خوانندگان کمک کند بفهمند.
مثال:
He added a glossarial index to help readers understand.
معنی فارسی کلمه glossarial
:
گلساری به معنی مربوط به واژهنامه یا اصطلاحات خاص است.