معنی فارسی glossoscopy

C1

گلاسو، معاینه زبان با استفاده از دستگاه خاص.

The examination of the tongue using a specialized instrument.

example
معنی(example):

متخصص از گلاسو اسکپی برای بررسی زبان بیمار استفاده کرد.

مثال:

The specialist used a glossoscopy to examine the patient's tongue.

معنی(example):

گلاسو اسکپی در تشخیص بیماری‌های دهان کمک می‌کند.

مثال:

Glossoscopy helps in diagnosing oral diseases.

معنی فارسی کلمه glossoscopy

:

گلاسو، معاینه زبان با استفاده از دستگاه خاص.