معنی فارسی glumpier
B1غمگینتر، اشاره به حالتی دارد که بیشتر از حد معمول غمگین هستید.
More gloomy or sulky than before.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از سرزنش شدن، او از قبل هم غمگینتر به نظر میرسید.
مثال:
After being scolded, she looked even glumpier than before.
معنی(example):
حال غمگینتر او دوستانش را نگران کرد.
مثال:
His glumpier mood worried his friends.
معنی فارسی کلمه glumpier
:غمگینتر، اشاره به حالتی دارد که بیشتر از حد معمول غمگین هستید.