معنی فارسی gnomonical

B2

گنومونیک به ویژگی‌ها و روش‌های مربوط به اندازه‌گیری زوایا و نسبت‌ها در ریاضیات و هنر اشاره دارد.

Related to gnomonics or the study of measuring angles.

example
معنی(example):

رویکرد گنومونیک او در درک زوایا مفید است.

مثال:

His gnomonical approach helps in understanding angles.

معنی(example):

خصوصیات گنومونیک مدل در کلاس نمایش داده شد.

مثال:

The gnomonical properties of the model were demonstrated in class.

معنی فارسی کلمه gnomonical

:

گنومونیک به ویژگی‌ها و روش‌های مربوط به اندازه‌گیری زوایا و نسبت‌ها در ریاضیات و هنر اشاره دارد.