معنی فارسی gnomonology
C1گنومونولوژی، مطالعه فلسفی زمان و ابعاد آن است.
The study of time in relation to its philosophical aspects.
- NOUN
example
معنی(example):
گنومونولوژی پیامدهای فلسفی زمان را بررسی میکند.
مثال:
Gnomonology explores the philosophical implications of time.
معنی(example):
در تحقیقاتش در مورد گنومونولوژی، او نظریههای مختلفی درباره زمان را بررسی کرد.
مثال:
In his research on gnomonology, he discussed various theories of time.
معنی فارسی کلمه gnomonology
:گنومونولوژی، مطالعه فلسفی زمان و ابعاد آن است.